آرمیتای عزیزم کلاس دوم را با موفقیت و تمام نمرات بسیار خوب گذروندی . خانم ویتا خدادادی یکی از بهترین معلمان زحمت کش کلاس دوم مدرسه عدالت دانشگاه اصفهان بود . از همینجا دستش را می بوسم. صمیمی ترین دوستانت صبا فیضی و هلیا طاهریان بودند .امسال هلیا جان توی تقسیم کلاسها رفته یک کلاس دیگه ولی خوشبختانه هنوز صبا جان همکلاسی عزیزتون در کنارت هست. یادت هست با هم نقش عطاری را بازی کردیم و خانم معلم جزء فیلم های برتر در کلاس نمایش داد. انقدر شیطون بلا و اهل بازی در زمین چمن مدرسه بودی که هر روز با مانتو و شلوار پر از خاک میومدی و هفته ای دوبار باید لباس هایت را می شستم. ورزش کلاس دوم ژیمناستیک بود و شما خیلی خوب حرکات زیمناستیک را یادگرفتی .

تنها چیزی که مرا ناراحت می کرد شه بودن تو بود . همیشه اتاقت مثل در خونه پلنگ بهم ریخته بود امیدوارم امسال که به سن تکلیف می رسی و بزرگتر می شوی رفتار عاقلانه تری داشته باشی .

                            با آرزوی موفقیت بیشتر و بیشتر تو در کلاس سوم سرور 3. 

                                                           عاشقتم

 

 

1- خیلی وقته که می خوام عکس های اولین روز دبستانت را برات آپلود کنم ، ولی متاسفانه سایت های آپلود عکس مشکل پیدا کرده اند . می خواستم عکس خانم معلم کلاس اولت را با خودت بزارم روی وبلاگ.  

2- راستی هجدهم مهر ماه روز تولد شروع هشت سالگیت را توی کلاس جشن گرفتیم . کیک و شمع و برف شادی و سایر وسایل را دادم خانم معلم مهربون خانم پورعلی نظر  زحمت کشیدند .قرار بود زنگ تفریح اول (15 دقیقه ) جشن گرفته شود ، ولی از خوش شانس بودنت زنگ اول معلم ورزش نیومد و کل زنگ اول به جشن تولد پرنسس آرمیتا طی شد.  

به گفته پرنسس آرمیتا این جشن تولد یکی از بهترین جشن تولدهای زندگیش بوده . انشاءالله 120 سال زنده باشی. 

3- نظام آموزشی دبستان تغییر پیدا کرده و خیلی سخت شده .همه خانواده ها ناراضی هستند و میالند . لوحه نویسی ها بسیار برای بچه های کلاس اولی خسته کننده است .بطوری که یک روز آرمیتا در حال نوشتن لوحه نویسی گفت : وای یک چای بدید به من خستگی در کنم . ما ترکیدیم از خنده .آخه پرنسس آرمیتا اصلا اهل چای خوردن نبود .  

4- کنفرانس درس علوم در مورد بهداشت فردی بود .  با استفاده از عکس های خود آرمیتا خانم پاورپوینت مربوطه را آماده کردم و به خانم معلم تحویل دادم. ظهر که رفتم آرمیتا را از مدرسه بیارم خانم معلم مهربون خندید و به من گفت کنفرانست را خوب دادی .من گفتم : و کنفرانسش را چی خوب داد ؟ خانم پورعلی نظر دوباره خندیدند و گفتند بله اونم کنفراسش را خوب داد. جالب اینکه وسط کنفرانس بچه ها مرتب می برسیدند خانم اینا عکس خودشه و روژان هم گفته ای وای با انگشتر منم عکس گرفته

5- روز اول مدرسه خانم معلم سر کلاس یک قصه خوندند و گفتند حالا کی می تونه بیاد تعریف کنه . تنها کسی که دست گرفته پرنسس آرمیتا بوده و قصه را خیلی عالی تعریف کرده و اولین جایزه کلاس را از آن خودش کرده  

6- اولین کارت امتیازی را از معلم ورزش خانم اثنی عشری 5 امتیازی گرفته و فردای اون روز بدلیل تمیز و خوش خط نوشتن از خانم معلم خودش 10 امتیازی گرفته. جایزه های ویترین کلاس خیلی به دانش آموزا چشمک می زنند .!!!